Wednesday, December 03, 2003




دستهايت را به من بده
مگر نه اينكه ..........
اين دستها طعم تلخ خستگي و اسارت يك قوم را به فريادنشسته است

Friday, October 03, 2003

Thursday, September 04, 2003




به مكث برگي مي ماند
هنگام فرو افتادن از درخت
مكث سر تو
بر سينه ي من
و دستان من
بر گيسوان تو
.....


l.koen

Wednesday, September 03, 2003



تو تقصيري نداري من اگر باراني ام سردم
چرا كه آسمانم را خودم ابري ترين كردم
دل من قصد سير چشمهايت داشت و گفتم
نرو؛
گم مي شوي آخر
دل تنهاي شبگردم
......
...
و رفت و در غم چشم تو گم شد آن دل عاشق
خودش هم گفته بود اينبار ديگر بر نمي گردم

Sunday, July 13, 2003

از جعفر حسيني دوست عزيزم


....
يك عمر
براي ديوانه نشدن

يك لحظه
براي ديوانه شدن

تقويم آدمي هيچ وقت
منصفانه نبوده است.

Tuesday, June 24, 2003



D E S I G N E D B Y : A l i A . A s g a r i

Sunday, April 27, 2003



D E S I G N E D B Y : A l i A . A s g a r i

Thursday, April 24, 2003

به.......عزيز هميشه و هنوز
علي ا. عسگري

كمــــــي تعلل تو شـــد دليل آمدنم
فقط بهانه است،خودم خوب ميدانم
هواي حوصله مايل به سمت بي هدفي
تو نيــــــــــستي كه بتــابي، خوب ميدانم
شمايل شب اينجا پــــر از علامت (اين)؟
نشسته رو به سوالي كه خوب ميدانم
نيامدي كه ببيــني افـــول مـــــردي را
كه مانده گيج همين حرف خوب ميدانم
نيامدي و همين بغض كنج شعرم مانــــــد
علي شبيه خودش نيست ،خوب ميدانم



بپذير كه عاشقي، بپذير

اگر ناگهان دلت براي سنگها تنگ شد
اگر جانت به زنگ تلفن بسته شد
دستت به
(MAIL)
وچشمت
به پنجره و ستاره ها
بپذير كه عاشقي، بپذير
.......
اگر فراموش كردي نام وروز تولدت چه بود!؟
خانه ات كجا بود!؟
اگر در دفتر تلفن ات،نام همه را خط زدي
و نام كسي را نوشتي
وهي مسواك زدي ، عطر به خودت پاشيدي
وندانستي اين بوي تن كيست از تنت كه مي آيد
بپذير كه عاشقي عزيزم،بپذير!؟
......
بپذيركه كارت ساخته است، بيچاره!؟
از دست رفته اي وبه دست امده اي

ماني ـآلمان 1998

Wednesday, April 23, 2003



C R E A T E D B Y : Ali A. Asgari

Saturday, April 05, 2003



.صبر كن.....



صبر كن عشق زمين گير شود بعد برو
يا دل از ديدن تو سير شود بعد برو
اي پرنده به كجا قدر دگر صبر بكن
آسمان پاي پرت پير شود بعد برو
تو اگر كوچ كني بغض خدا ميشكند
صبر كن گريه به زنجير شود بعد برو
هستيم حسرت لبخند ترا مي بارد
خنده كن،عشق نمك گير شود،بعد برو

Sunday, March 23, 2003

Friday, March 21, 2003

بهار خلا صه ي توست
.....نيستي چرا؟


**************************
24ساعت به پايان دلتنگي

**************************


اسم گذاشتن هاي شما را دوست ندارم



براي بار دوم سري به سرنوشتم زدم
اختاپوس مي گفت:كلمه اختاپوس مرا به ياد مخلوطي از اخ،تف و پوسث مي اندازد
گفتم : در فارسي به شما مي گوييم هشت پا
گفت: هشت پا هم زشت است.مگر كسي به شما مي گويد دو پا
ليوان خالي آبي تعارف كرد
سر كشيدم و خالي تر شدم
گفت: حالا فهميديد چه مي گويم؟
گفتم :بله مي گوييد اسم هايتان را دوست نداريد
گفت : نه! اسم گذاشتن هاي شما را دوست ندارم

Monday, March 17, 2003


نام اثر:بسم الله الرحمن الرحیم
آفریننده:علی اکبر عسگری
تکنیک:کامپیوتر گرافیک
سبک:خط نگاره
(calligraphy)
پاییز 1381
دیگر سیگار هم به درد فراموشی چشمت نمی خورد............

Wednesday, March 12, 2003

پريشان خاطرم آواره در صحراي گيسويت
هزاران شب خراب افتاده در كنج سر مويت
من از سمت سپاه عشق بازان, آمدم سويت
كه بنويسم خجالت ميكشد ماه از گل رويت




ع.ا.عسگري
به:....عزيزهميشه و هنوز

نيستي چرا....


تكرار ميشوي در اين شعر ناتمام
آشفته ام خراب وتونيستي چرا
امشب هزار و يكصدمين روز زندگي است
مثل هميشه ها فقط نيستي , چرا
حالا از آن همه خاطره آنهمه نگاه
تنها به اين فكر ميكنم نيستي چرا
باور كني يا نكني من بريده ام
باور نمي كنم چرا نيستي چرا
از روزها فقط همين مانده روي ميز
اين صفحه هاي پر از نيستي چرا
اينجا هوا مثل هميشه جهنم است
تنها گناه من تويي نيستي چرا



دوشنبه 19/12/81ساعت30/9شب بلوار بعثت

Saturday, March 08, 2003



به:...كه تمام اتفاق ساده ي بودن من ازاوست











و عشق.....
آفريننده اثر: علي اكبر عسگري
تكنيك: كامپيوترگرافيك
سبك:خط نگاره(كرشمه)ا
زمستان 1381

Wednesday, March 05, 2003

فرا رسيدن ايام سوگواري شهادت سرور و سالار شهيدان, مظهر اعلاي انسانيت, امام عاشقان, بر شيعيان راستين حضرتش تسليت باد

امام حسين(ع)بزرگترين شكست خورده ي پيروز تاريخ بشريت است
دكتر علي شريعتي


نام اثر:السلام عليك يا حسين شهيد
آفريننده:علي اكبر عسگري_زمستان 81
سبك هنري: خط كرشمه

Friday, February 28, 2003


اما نيستي تا اضطراب جهان را
كنار تو
.....
اما نيستي كه











بر قاب خيس پنجره مانده نگاه من
امشب چقدر جاي تو خاليست ماه من


دردي عميق بر دل من چنگ ميزند
اين واژه هاي زخمي و صادق گواه من
راهي به آسمان تو پيدا نمي كنم
بي هوده است پرزدن گاه گاه من
تا باورت شود كه چه دلتنگ مانده ام
بگذر شبي ز تنگ غروب نگاه من
آن روزها كه عشق قبولم نكرده بود
بي موج بود زندگي رو به راه من
تنها خطاي زندگيم عشق بود و بس
رو كن به من "قشنگترين اشتباه"من

Thursday, February 27, 2003

Monday, February 24, 2003

المنه لله كه در ميكده باز است
زان رو كه مرابردر او روي نياز است
خمها همه در جوش و خروش اند زمستي
وان مي كه در آنجاست حقيقت نه مجاز است
از مي همه مستي و غرور است و تكبر
وز ما همه بيچارگي و عجزونياز است
رازي كه بر خلق نهفتيم و نگفتيم
با دوست بگوييم كه او محرم راز است
(بخشي از ذكر قنوت استاد فرزانه دكتر سيد جلال اسلامي“استادفــقــيد دانشكده ي كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا“)

Sunday, February 23, 2003

سلام