المنه لله كه در ميكده باز است
زان رو كه مرابردر او روي نياز است
خمها همه در جوش و خروش اند زمستي
وان مي كه در آنجاست حقيقت نه مجاز است
از مي همه مستي و غرور است و تكبر
وز ما همه بيچارگي و عجزونياز است
رازي كه بر خلق نهفتيم و نگفتيم
با دوست بگوييم كه او محرم راز است
(بخشي از ذكر قنوت استاد فرزانه دكتر سيد جلال اسلامي“استادفــقــيد دانشكده ي كشاورزي دانشگاه بوعلي سينا“)
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment