Thursday, April 24, 2003
بپذير كه عاشقي، بپذير
اگر ناگهان دلت براي سنگها تنگ شد
اگر جانت به زنگ تلفن بسته شد
دستت به
(MAIL)
وچشمت
به پنجره و ستاره ها
بپذير كه عاشقي، بپذير
.......
اگر فراموش كردي نام وروز تولدت چه بود!؟
خانه ات كجا بود!؟
اگر در دفتر تلفن ات،نام همه را خط زدي
و نام كسي را نوشتي
وهي مسواك زدي ، عطر به خودت پاشيدي
وندانستي اين بوي تن كيست از تنت كه مي آيد
بپذير كه عاشقي عزيزم،بپذير!؟
......
بپذيركه كارت ساخته است، بيچاره!؟
از دست رفته اي وبه دست امده اي
ماني ـآلمان 1998
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment