پشت اين غزل مردي است ازهميشه عاشقتر
*****
در حصارلبهايم شوق بوســه اي ديــــــگر
چون كبوتري زخمي باز مي زند پـــرپــــر
چون كبوتري زخمي باز مي زند پـــرپــــر
طعم سرخ لبهايت مانده زير دنــــدانــــم
مثل آتشــــي خفته زير تل خاكسـتــــــر
كيستي تواي مطلق،كيستي كه اينگونــه
خواب واژه هايم را مي زني به هم يكسر؟
درســـماع خونيني واژه واژه مي رقصـــد
روح عاشـــــقم باتو روي صفحه دفــــتر
شعر مي شودآنگاه شعر...شعريعني تو
لحظه اي كه بنشينيم روبروي همديگـر
*****
گرچه خسته وتنها،گرجه بال وپر زخمي
پشت اين غزل مردي است ازهميشه عاشقتر!
مثل آتشــــي خفته زير تل خاكسـتــــــر
كيستي تواي مطلق،كيستي كه اينگونــه
خواب واژه هايم را مي زني به هم يكسر؟
درســـماع خونيني واژه واژه مي رقصـــد
روح عاشـــــقم باتو روي صفحه دفــــتر
شعر مي شودآنگاه شعر...شعريعني تو
لحظه اي كه بنشينيم روبروي همديگـر
*****
گرچه خسته وتنها،گرجه بال وپر زخمي
پشت اين غزل مردي است ازهميشه عاشقتر!
شعر: بهمني
No comments:
Post a Comment