Wednesday, February 02, 2005
Tuesday, February 01, 2005
سكوت سهم عزيزيست تا دلش را من ...
تمام آينه هاي مقابلش را من ...
سكوت سهم عزيزيست تا لب دريا
نشسته باشد و شنهاي ساحلش را من ...
كه آفتاب شود خانه دلم را او
كه ماهتاب شوم چشم و منزلش را من
چه قدر پاك و صميمي كه قابل من را ...
چه قدر صاف شدم تا كه قابلش را من ...
سكوت هم كه كند با نگاه خواهم خواند
هزار راز نهان خانه دلش را من
تمام آينه هاي مقابلش را من ...
سكوت سهم عزيزيست تا لب دريا
نشسته باشد و شنهاي ساحلش را من ...
كه آفتاب شود خانه دلم را او
كه ماهتاب شوم چشم و منزلش را من
چه قدر پاك و صميمي كه قابل من را ...
چه قدر صاف شدم تا كه قابلش را من ...
سكوت هم كه كند با نگاه خواهم خواند
هزار راز نهان خانه دلش را من
Subscribe to:
Posts (Atom)