Sunday, April 27, 2003



D E S I G N E D B Y : A l i A . A s g a r i

Thursday, April 24, 2003

به.......عزيز هميشه و هنوز
علي ا. عسگري

كمــــــي تعلل تو شـــد دليل آمدنم
فقط بهانه است،خودم خوب ميدانم
هواي حوصله مايل به سمت بي هدفي
تو نيــــــــــستي كه بتــابي، خوب ميدانم
شمايل شب اينجا پــــر از علامت (اين)؟
نشسته رو به سوالي كه خوب ميدانم
نيامدي كه ببيــني افـــول مـــــردي را
كه مانده گيج همين حرف خوب ميدانم
نيامدي و همين بغض كنج شعرم مانــــــد
علي شبيه خودش نيست ،خوب ميدانم



بپذير كه عاشقي، بپذير

اگر ناگهان دلت براي سنگها تنگ شد
اگر جانت به زنگ تلفن بسته شد
دستت به
(MAIL)
وچشمت
به پنجره و ستاره ها
بپذير كه عاشقي، بپذير
.......
اگر فراموش كردي نام وروز تولدت چه بود!؟
خانه ات كجا بود!؟
اگر در دفتر تلفن ات،نام همه را خط زدي
و نام كسي را نوشتي
وهي مسواك زدي ، عطر به خودت پاشيدي
وندانستي اين بوي تن كيست از تنت كه مي آيد
بپذير كه عاشقي عزيزم،بپذير!؟
......
بپذيركه كارت ساخته است، بيچاره!؟
از دست رفته اي وبه دست امده اي

ماني ـآلمان 1998

Wednesday, April 23, 2003



C R E A T E D B Y : Ali A. Asgari

Saturday, April 05, 2003



.صبر كن.....



صبر كن عشق زمين گير شود بعد برو
يا دل از ديدن تو سير شود بعد برو
اي پرنده به كجا قدر دگر صبر بكن
آسمان پاي پرت پير شود بعد برو
تو اگر كوچ كني بغض خدا ميشكند
صبر كن گريه به زنجير شود بعد برو
هستيم حسرت لبخند ترا مي بارد
خنده كن،عشق نمك گير شود،بعد برو