Sunday, July 07, 2013

هیچ!

هیچ اگر سایه پذیرد، ما همان سایه ی هیچیم...



Monday, March 04, 2013

شعرهايم حالا به برف باران زده مي ماند، آب مي شود در گريه هاي خودش...

علي، اتاوا، اسفند٩١

Monday, January 21, 2013

مثل دود سيگار...

هواي تو از فاصله نيمه باز اين پنجره، بيرون مي كشد مرا... به ناكجا آباد!

علي/اتاوا/ يك بهمن نودويك

Saturday, October 22, 2011


چقدر خوب است
که نیستی
آتشم را زبانه بکش
دوره ام کن
تنیده شدم از اتفاق تو
. . .
فصل برداشت
خودم خبرت می کنم

علی / اتاوا / جمعه 29 مهر 1390

Friday, October 21, 2011

می خواهمت ای عشق، ای زیبای زیبا !!

شیدای من! سرشارم از عطر تن تو
آرام باش ای التهاب بی بهانه
تکرار کن نجوای نام عاشقی را
از دل نترس ای اضطراب بی بهانه
بغضت امانم را بریده، بی امانم!
بشکن! بهارم کن! عذاب بی بهانه
آغوش من یعنی همیشه حسرت تو
تعبیر شو ای فصل خواب بی بهانه
می خواهمت ای عشق، ای زیبای زیبا
می خوانمت ای شعر ناب بی بهانه


علیِ اکبر عسگری / اتاوا
پنجشنبه 28 مهر 1390 / Oct - 20 - 2011

Sunday, October 16, 2011

هنوز هم دلم تنگ مي شود
براي محض حرف زدنت
و براي
تکيه کلام هايت
که نمي دانستي
فقط کلام تو نبود!
من هم به آنها
تکيه داده بودم

شاعر : N/A

Friday, July 08, 2011

سرشار شعر خورشید
لبریز لمس لبخند
بسیار
بوسه
بستر
.
.
.
باید
بهانه
باران

Wednesday, June 22, 2011

«واين قصه زندگي آدم‌هاست»


اين را فرشته‌اي به فرشته‌اي ديگر گفت

Saturday, July 04, 2009

اما نيستي
تا اضطراب جهان را كنار تو
. . .
. . . اما نيستي كه

Wednesday, May 20, 2009


كثرت لذت بودن به همین طعم های جور دیگر است
طعمی كه از سلامی دور بلند بلند می دود میان موی رگهای آدم
و انگار از اشتیاقی نانام، تمام تمایل آن روزها متورم می شود
سر باز می كند و شعله می كشد
. . .
زمان دارد جلو می دود و ما گريزان پس مي كشيم
پي جوي نداشته ها و شايد داشته هامان
كاش يكي از اول گفته بود زندگي همه اش همين است
فقط بايد گشت و گشت
پیكسل پیكسل . . . فريم فریم
علي / ارديبهشت 1388

Saturday, April 04, 2009


هزار و يك به توان تو!عاشقت شده ام
نه مست چشم سياه تو، عاشقت شده ام
كمي شمايل تو؛ قسمتي هواي خدا
بنام پاك خداي تو! عاشقت شده ام
ميان پيچ و خم تب، تنــيده اي به تنم
شكفته ام به هواي تو، عاشقت شده ام
لهيب تشنگي ام از دعاي باران نیست
تويي و هـُـــرم نواي تو! عاشقت شده ام
صداي پاي زمين نبض توست مي شنوی؟
بزن، بخوان كه براي تو! عاشقت شده ام
. . .
و شعر لكنت مرديست از تبار سكوت
پر از نگفته براي تو...عاشقت شده ام
.
علی/1388

Monday, March 30, 2009

دلهره ی نوشتن
بزرگ شده
مثل درد

سنگین شده ام
چون تومور
میان نسوج بودنم
- بدخیم و نانام -
بردارم
از پیش پای خودم
چاره ام کن
که برگردد زمین روی دور
. . .


علی / فروردین 88

Monday, January 28, 2008

.
.
.
.
آبستن توام
بالبخند به دنیا بیا
!...

Sunday, May 27, 2007

برای سمت سکوت سرودهای تنت. . . !
باد میان باغ قدم می زند،
باران دم در این پا و آن پا می کند
و من
میان سکوت سرودهایی سکنی گرفته ام
که از تو
آغاز می شود
. . .

نه طعم سکه داری
نه سکو
اما
تمام دارایی های دنیا را میان صدف دندانهایت
پنهان کرده ای
لبم ترک برداشته
چقدر تشنه ی بوسه هایت هستم

May 27 2007
/ POLAND

Saturday, February 10, 2007

تو، مثل هيچكس...

چه جمله اي كه مكان و زمان نمي خواهد
به هر زبان كه بگويي ... زبان نمي خواهد!
چه جمله ايست كه از تو براي اثباتش
به جز دو چشم دليل و نشان نمي خواهد
چه جمله ايست كه وقتي شنيدم از دهنت
دلم به جز دل تو همزبان نمي خواهد
ستاره ها همه دور مدارشان باشند
تو ماه من شده اي! كهكشان نمي خواهد!
تو ماه من،پر پرواز من شدي باتو
پر از پرنده شدن آسمان نمي خواهد
نگاه كن! قلمم مثل چشم تو شده است
براي گفتن حرفش دهان نمي خواهد!
حديث ما همه در جمله اي خلاصه شده
كه (دوستت دارم) داستان نمي خواهد!
كه (دوستت دارم) يعني كه (دوستت دارم!)
كه (دوستت دارم) امتحان نمي خواهد!!!